سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و منقبت مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام

شاعر : رضا دین پرور
نوع شعر : مدح
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : مسمط

قـصد دارم اثـری از لـب کـوثـر بکِـشم            تا که دست از می و میخانه و ساغر بکِشم
وقت معـراج، هـوالهـوی مکـرّر بکِشم            به خـدا رو کنم و سمت نجف پر بکِشم


مـژه بر خـاک کـف گـیـوۀ حـیدر بکِشم

نشـکـسـتـنـد مـرا و دل غـمـخـوار مـرا            نـسـپـردنـد بـه دسـت احـدی کـار مــرا
بـرســانــیــد دم حـــیـــدر
کـــرار مــرا            لـیـف خـرمـای مـرا مـیـثـم تــمّـار مـرا
مـیل دارم که سـری خـانه
قـنـبر بکِـشم

دست خالی نشدم حبل متیـنم علیَ است            صاحب لوح وقلم؛ روح یقینم علیَ است
بنـویـسـید که ایـمـانم و دیـنم علیَ است            شاه لولاک، یل خاک نشـینم عـلیَ است
من کـیم ناز
عـلی حـیـدر صفـدر بکِشم

دور خُـم کـوثر زهراست سرازیر شده            مصطفی هم سر این سفره نمک گیر شده
چشم من از همه کس غیرعلی سیر شده            دست من را بـرسـانـید به او دیـر شـده
باید از خُـمـرۀ لعـل لـب او سـر بکِـشم

می‌شود گفت مگر بین حرا نیست علی            شب معـراج ببـیـنـیـد کجـا نـیست عـلی
همه
جا هست فقط جای خدا نیست علی            علـت دلـبـری رکـن یـمـانـی‌ست عـلـی
بـاید او
را به رخ قـلعـۀ خـیـبـر بکِـشـم

خال مشکی لـبش نقـطه زیر لب باست            قاب قوسین دو ابروی علی اَو اَدنـاست
نیـمۀ گـمشده‌ای داشـته آنهـم زهـراست            پرچـم شیـعـه او روز
قـیـامت بـالاسـت
پس چرا
دست خود از دامن دلبر بکِشم

قـد کـوتـاه عـلـی پـایـه افـلاک و زمـین            با حصیر قدمش فرش شده عرش برین
نام من را بگذارید سگ
کهـف حـصین            تا ابد گـوشه نـشین نجـفم که پس از این
منّت کـعـبه از این زاویه کـمتـر
بکِـشم

در می آید به خـدا بهر علی، جان نجف            زمزم چشم من است از نم باران نجف
به طلا طـعـنه زده ریگ بیـابان نجـف            من مـؤیـد شـده‌ام گـوشـۀ ایـوان نـجـف

که علی را همه جا مُظهر و مَظهر بکِشم

خانۀ کوچک او تا به سحر جای همه است            سائل فاطمه‌اش هرکه شد آقای همه است
کربلای پسر اوست که دنیای همه است            دست او دست خدا بوده که بالای همه است
دست او را به سـر دست پیـمبر بکِـشم

می‌زند تیغ، علی و به کسی کارش نیست            او امامی‌ست که شخصی پی انکارش نیست
چه کسی هست بگویند گرفتارش نیست            وقت جان دادن اگر فرصت دیدارش نیست
جان خود را بگـذارید به محـشر بکِشم

می نشـینم در این خانه که احسان بشوم            ذکر حیدر به لبم هست که میزان بشوم
عجب از لقمه او نیست که لقمان بشوم            زیر پاهای عـلی گر
که سـلـیـمان بشوم
مورم و
قصد من اینست که لشکر بکِشم

سرنوشت همه با یـار، مقـدّر شدنی‌ست            نوکـر خـانۀ او مالـک اشـتر شدنی‌ست
لرزه بر عرش، به یک نعره حیدر، شدنی‌ست            عـلیِ نـسلِ عـلی نـیز پیـمـبر شدنی‌ست
آمدم که صد و ده بار عـلی اکبر بکِشم

کاش این وصل شدن رابه جدایی نکشند            وسط کوچه کسی را به عـزایی نکـشند
از
سر دوش عـلی پـاره عـبایی نکـشند            چـادر فاطـمه را کاش به جایی نکـشند
کاش میخی که بلند است از این در بکِشم

نقد و بررسی

بیت زیرا به دلیل ایراد محتوایی حذف شد، فراموش نکنیم که حضرت علی علیه‌السلام فرمودند: لَا تَتَجَاوَزُوا بِنَا الْعُبُودِيَّةَ ثُمَّ قُولُوا فِينَا مَا شِئْتُمْ وَ لَنْ تَبْلُغُوا وَ إِيَّاكُمْ وَ الْغُلُوَّ كَغُلُوِّ النَّصَارَى فَإِنِّي بَرِي‏ءٌ مِنَ الْغَالِينَ. ما را از مرز عبودیت خارج نکنید و به سرحدّ ربوبیت نرسانید، آن گاه هرچه می ‏خواهید در فضیلت ما بگویید، لیکن بدانید که حق ثناگویی ما را ادا نخواهید کرد. از غلوّ کردن درباره ما بپرهیزید و همانند نصاری که درباره عیسی علیه‌السلام غلو کردند نباشید، که من از غلوّ کنندگان بیزارم الاحتجاج ج ۲ ص ۴۳۸، بحارالانوار ج ۲۵ ص ۲۷۴، اثبات الهداه ج ۵ ص ۳۹۱



می‌زند تیغ، علی و به کسی کارش نیست            او خدایی‌ست که شخصی پی انکارش نیست